???? خاطره #شهید_سلیمانی و راننده‌تاکسی ???? در خاطره ای جالب که خود #شهید_سلیمانی مطرح کرده بودند وی گفته بود: یک بار از ماموریتی بر می‌گشتم و منتظر نماندم تا ماشین برایم بفرستند پس از یکی از راننده‌های تاکسی فرودگاه خواستم من را به جایی که می‌خواهم ببرد. سوار تاکسی شدم در میان راه راننده جوان گهگاهی به من نگاه می‌کرد اما ساکت بود اما انگار می‌خواست چیزی بگوید آن وقت من از راننده سوال کردم آیا من شبیه یکی از آشنایان شما هستم؟ راننده برای بار دوم به من نگاه راننده ,سلیمانی ,شهید سلیمانی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

روانشناسی شب شراب ویلم نغمه بی واژه :)) بلاگ و روزمره ها معرفی کالا دات مووی | دانلود فیلم و سریال